عشق یا ثروت ( فصله دوم پارته سه )

خیلی عوض شده بود انگار اولین باره که وارد اون خونه می‌شم همه جا تاریک بود تقریباً وقتی به سقف نگاه کردم دیدم همه ی لامپ ها به جز یکی خرد شدن تیکه‌هاشون روی زمین ریخته همه ی لباس پخش و پلا بود همه چیز یه مبل سه نفره کلی شیشه بود شیشه‌های ودکا شراب و جین و...
به جلوی پاهام که رسیدم کلی مو روی زمین ریخته شده بود ولی معلوم بود برای ریزش نیست و کنده شده موهاش مثل مال کوکو بود به دیوارا که نگاه می‌کردم رد خون روشون معلوم بود ین باعث می‌شد بغض کنم اون با خودش چیکار کرده بود خیلی این وضعیت نگرانم میکرد

+ چیزی شده اینوپی

- نه نشده ولی نظرت چیه اینجا رو جمع کنیم

+ هم پایتم

- پس اول من یسر برم دسشویی و بعد بیام که شروع کنیم

با سرعت رفتم دسشویی
خیلی وضعیته اونجا هم خیت بود
تیغ همه جا بود اینه ی روشویی شکسته بود
همه جاش بهم ریخته بود
پرده ی وان میلش به کل کنده شده بود
به داخل وان که نگاه کردم قشنگ معلوم بود که خونش ترکیب شده با اب
به دیوار کناره وان که نگاه کردم نوشته بود
من کاری نکردم
گربه چنگم زده
نمیدونم. چی شد ولی اشکام بی صدا ریخت به خاطر یه اشتباه کوچیک که تو تفکرات من بود اون و زندگیش رو نابود کرده بود بعد چند دقیقه به خودم اومدم اشکامو پاک کردم رفتم پایین
چند ساعتی گذشت و بالاخره کارامون تموم شد خسته و کوفته هر دو روی مبل نشستیم و تصمیم گرفتیم که فیلم ببینیم ۱۰ دقیقه که گذشت سرمو رو شونش گذاشتم و از شدت خستگی به سرعت خوابم برد وقتی بیدار شدم توی اتاق بودم روم پتو کشیده شده بود تصمیم داشتم دوباره بخوابم ولی نمی‌شد می‌خواستم ببینم اون چیکار می‌کنه یعنی الان دیگه حالش خوب شده پتو دور خودم پیچیدم و به طبقه پایین رفتم من توی آشپزخونه بود و یک آهنگ رو آروم کن مزمه می‌کرد و آشپزی می‌کرد صداش واقعاً فوق‌العاده بود دلم تنگه اون صدا بود
چند وقتی بود که نشنیده بودمش هنوز متوجهم نشده بود
پس پتو رو روی مبل گذاشتم و به آرامی از پشت بغلش کردم سرمو تو گودی گردنش فرو بردم و نفس عمیقی کشیدم عطر تنش عالیه

+ چیزی میخوای عزیزم؟

- نه فقط...
دیدگاه ها (۶)

تک پارتی مایکی

خواب ابدی ( پارته هشت )

دوپارتی تهیونگ part1موقعیت:روز تولد ات تهیونگ:ات لباساتو بپو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط